
انواع مدل های روز مانتو شیک ایرانی دخترانه و زنانه
درسهایی از قرآن موضوع: ویژگیهای انقلاب اسلامی ایران
تاریخ آغاز:1393/11/23
تاریخ پایان:1393/11/29
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
تلاوت آنلاین قرآن توسط قاریان مشهور جهان
پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن

تاریخ پخش: 23/11/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بینندگان عزیز گرچه بحث را زمانی میشنوند که دهه فجر تمام شده است. ولی یادداشت های من راجع به انقلاب است، دو سه نسل تا به حال، نسل اول و دوم و سوم گذشته است، من میخواهم یک نگاهی کنم به تفاوت انقلاب ایران با انقلابهای دنیا و باقی حرکتها. بالاخره خودتان میدانید جاهایی کودتا میشود. موجی میافتد و حرکتهایی میشود. قدر خودمان را داشته باشیم که چه چیزهایی داریم که دیگران ندارند.
موضوع بحث این است: تفاوت انقلاب ما با سایر انقلابها. حکومتها.
1- انقلاب بر پایه دین و رهبری دینی
1- انقلاب بر پایه دین بود. گاهی یک جایی کارگرها برای حقوقشان، قطاریها، تاکسیها برای حقوقشان، گاهی وقتها یک حرکتی و یک موجی میافتد، مشکلشان این است که حقوقشان کم است. مشکلشان بازنشستگیشان است. مشکلشان بیمه و بهداشتشان است. مشکلشان آب و برق و گاز و... حرکت ایران برای نان و آب نبود، براساس دین بود. در ادامهی حرکت انبیاء بود.
2- رهبرش، فقیه محبوب بود. حزب نبود. باند نبود. دلار نبود. این هم مورد دوم. با مردم شروع شد. با مردم ادامه پیدا کرد.
3- وابسته به شرق یا غرب نبود. جاهای دیگر هر حرکتی میشود از یکجا علیه یک خط دیگر کمک میگیرند.
4- خداوند دلها را به هم چفت کرد. یک آیه داریم میگوید: پیغمبر تو هم نمیتوانی دلها را به هم چفت کنی. معمولاً در ادارهها دو کلمه زیاد به کار میرود. یکی می گویند نیروی انسانی نداریم. نیروی متخصص کم داریم یا نداریم. یا میگویند: اعتبار نداریم. یک آیه در قرآن داریم میگوید: بعضی کارها مربوط به نیروی انسانی است و مربوط به پول هم نیست. خود خدا باید وارد شود. بهترین نیروی انسانی کیست؟ اشرف مخلوقات بهترین نیروی انسانی، حضرت محمد است. (صلوات حضار) اعتبار چه؟ کل بودجه دنیا، یک آیه در قرآن داریم میگوید: ای پیغمبر! اگر نیروی انسانی تو بودی، اعتبارش هم تمام بودجههای کره زمین بود، نمیتوانستی این کار را بکنی. «لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعا» (انفال/63) یعنی اگر تو خرج کنی؛ یعنی نیروی انسانی خودت باشی، «لَوْ أَنْفَقْتَ» نیروی انسانی شخص پیغمبر است. بودجه چیست؟ «ما فِی الْأَرْضِ جَمیعا». تمام پول کره زمین هم هزینه شود، نمی توانی دل ها را به هم پیوند دهی. در انقلاب ایران همه دلها با هم مهربان شد. درست این آیه شد. « بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْض» (آلعمران/195) این از آن، آن از آن.
ادامه مطلبانواع مدل های روز مانتو شیک ایرانی دخترانه و زنانه
درسهایی از قرآن موضوع: ایام الله دهه فجر
تاریخ آغاز:1393/11/16
تاریخ پایان:1393/11/22
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
تلاوت آنلاین قرآن توسط قاریان مشهور جهان
پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن

ایام الله دهه فجر
تاریخ پخش: 16/11/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحث را بینندگان عزیز در دههی فجر گوش میدهند. افرادی که پا به سن گذاشتند در جریان هستند. فقط باید به آنها تذکر داد. چون در قرآن یک آیه هست که میفرماید: «وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّه» (ابراهیم/5) ایام الله یک کلمه قرآنی است. به معنی روزهای خدایی! در تفسیر میگوید: روزهای خدایی روزهایی است که یا خوبان چیزی گیرشان بیاید، یا بدان نابود شود. به هردو ایام الله میگویند. اگر خداوند به خوبها کمکی کرد، ایام الله است. اگر خداوند نسل بد را برانداخت، ایام الله است. «ذَکِرهُم» یعنی یادمان نرود. چون انسان فراموشکار است.
میگویند یک نفر قلیانی بود. رفت زغال بخرد، گفت: زغال کیلویی چند؟ زغال فروش گفت: دو رقم زغال داریم. گران و ارزان! گفت: چرا؟ گفت: زغال گران زغال یک نفری است. دومی که ارزان است دو نفری است. مشتری گیج شد گفت: زغال یک نفری و دو نفری چیست؟ گفت زغال یک نفری را وقتی روی قلیان گذاشتی، خودش تا آخر میسوزد. زغال دو نفری یک باید قلیان بکشد. یکی هم باید تند تند بادش بزند. یک لحظه باد نزنی خاموش میشود. انسانهایی هستند یادشان میرود. نسل نو هم باید به آنها گفت.
1- قیام امام علیه نظام طاغوت
من دیشب نشستم با اینکه معلم قرآن هستم. با نگاه قرآنی نگاهی به انقلاب کردم، که هم درسهایی از قرآن باشد... امروز بحث ما پر آیه است. خیلی آیه دارد. بدنه بحث قرآن است ولی آدم تطبیق میکند چطور... اصل قیام. قیام چطور شروع شد؟چون قرآن میفرماید: «اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى» (طه/24) به موسی میگوید: سراغ فرعون برو. «طغی» طغیان است و طاغوت است. برو با طاغوت برخورد کن. برای موسی بود. نه! قرآن بخوانم. «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولا» (نحل/36) بعضی آیههایی که میخوانم عربیاش آسان است. «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولا» در هر امتی رسولی را مبعوث کردیم. رسولی، پیغمبری را برای هر جمعیتی پیغمبری فرستادیم و وظیفه همه آنها این بود «ً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت» بندگی خدا و مبارزه با طاغوت! بنابراین اصل قیام این بود که امام بلند شد و در مقابل شاه ایستاد. اصل این در قرآن است. «اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى» حالا یار هم داشت یا نه؟ قرآن میگوید: برای کار حق بلند شو و منتظر یار نباش. «تَقُومُوا لِلَّهِ» برای خدا قیام کنید. «مَثْنى» جفت جفت! بعد میگوید: «وَ فُرادى» (سبأ/46)حتی اگر دو نفر هم نبود، «ِلا تُکَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَک» (نساء/84) خدا به پیغمبر میگوید: تنها هم هستی باید قیام کنی. حضرت امام در یکی از اعلامیههایش فرمود: اگر خمینی تنها هم بماند دست از حرفش برنمیدارد. پس اصل قیام در قرآن هست. «اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى» جمعیت باشد یا نباشد. امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه میگوید: اگر یک کار حق است بلند شو. اگر هم یار نداری در آینده یار پیدا خواهی کرد.
چون شما نیرو هوایی هستید یک چیزی بگویم. هفته پیش یک خلبانی منزل ما آمد. ساعت یازده شب بود. گفت: چهل سال پیش، سالها قبل از انقلاب در قم کلاس داشتی. یکی از دوستان ما که آدم سربراهی هم نبود، میزان نبود و یک مقدار هم نا اهل بود، ایشان در جلسه تو آمد و جذب جلسه تو شد و کم کم در راه آمد. من دانشجو بودم یا دبیرستانی بود. خیلی خوشم آمد که تو توانستی این رفیق نااهل مرا اهل کنی. با خودم تعهد کردم که کاری برای تو کنم. حالا چهل سال گذشته است. من یک شصت میلیونی پول دارم. حالا نمیدانم بازخرید یا بازنشست شده بود. من این شصت میلیون را میخواهم کمک به یک مسجد کنم. گفتم با شصت میلیون که نمیشود مسجد ساخت. گفت: دو تا مغازه درست میکنم. درآمد مغازه برای یک مسجد باشد که برای آب و گاز و برق و... چهل سال پیش من هیچکس را نداشتم. این خودش خلبان نبود. رفیقش بود. رفیق نااهلش اهل شده بود. این خلبان برای تشکر از من بعد از چهل سال آمد و گفت: این شصت میلیون برای یک مسجد! این جمله حضرت امیر است. فرمود: اگر یک کاری حق است نگو: بانی ندارد. به من ابلاغ نشده است. یک کاری که حق است انجام بده. اگر هنوز طرفدار نداری، خدا قول داده در آینده طرفدار پیدا خواهی کرد.
درسهایی از قرآن
انواع مدل های روز مانتو شیک ایرانی دخترانه و زنانه
درسهایی از قرآن موضوع: نعمت های خدا در آفرینش انسان
تاریخ آغاز:1393/11/9
تاریخ پایان:1393/11/15
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
تلاوت آنلاین قرآن توسط قاریان مشهور جهان
پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن

نعمت های خدا در آفرینش انسان
تاریخ پخش: 09/11/93بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
برای یک محصول خوب یک شرایطی هست که همه آن شرایط برای انسان هم در نظر گرفته شده است. موضوع: شرایط یک محصول خوب. 1- هدف روشن 2- تأمین مواد، 3- طرح و برنامه، 4- زمانبندی و مراحل اجرا، 5- نظارت، 6- خدمات پس از تولید، یک مدیر کارخانه یا شرکت و مؤسسه، شهردار یک کاری که می خواهد بکند اول باید هدفش روشن باشد و بعد زمانبندی شود و غیره. این یک مدیریت کامل است. آیا میشود بگوییم: انسان تصادفی پیدا شد. در ساختن یک انسان، آیا انسان به اندازه یک کالا نیست.
1- کمال اختیاری، هدف آفرینش انسان
هدف چیست؟ هدف این است که انسان با اختیار خودش حق را انتخاب کند. بین خدا و بت، بین راست و دروغ، بین رهبر معصوم و رهبر جنایتکار، بین طیب و خبیث، بین حق و باطل، هدف چیست؟ «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون» (ذاریات/56) هدف روشن است. هدف بندگی اختیاری حق است. یا بگوییم: تکامل انتخابی، این هدف است.
موادش چیست؟ مواد در قرآن تعبیرهای مختلفی دارد، یکجا میگوید: «مِنْ تُرابٍ» (آلعمران/59) جای دیگر میگوید: «مِنْ نُطْفَة» (نحل/4) آیه قرآن است. یا میگوید: «مِنْ حَمَإٍ مَسْنُون» (حجر/26) «مِنْ صَلْصالٍ کَالْفَخَّار» (الرحمن/14) «مِنْ ماءٍ مَهین» (سجده/8) حالا اینها در طول همدیگر است. همه هم درست است. وقتی شما در سالن را باز میکنی، میگویند: چطور باز کردی؟ بگو: با این کلید، درست است. با دستم باز کردم درست است. خودم باز کردم، درست است. به هرکدام نسبت بدهی درست است. این سالن را چه کسی ساخت؟ مهندس درست است. بنا درست است. پول درست است. مدیریت درست است. یعنی بعضی چیزها به هرکس نصفش را بدهی درست است. این نان از کجاست؟ خدا داد درست است. کشاورز تولید کرد، آن هم درست است. خالق خداست ولی حضرت عیسی میگوید: «أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّین کَهَیْئَةِ الطَّیْر» (آلعمران/49) حضرت عیسی میفرماید: من هم خلق میکنم. مجسمهای درست میکنم. فوتش میکنم میپرد. عیسی میگوید: من هم تولید میکنم. حالا یک کسی با واسطه، بیواسطه،
2- ویژگی های اولین مسکن انسان
محل تولید... الآن دولت و ملت و مهندسها همه وقتی بزرگ شدیم در تهیه مسکن هستند. وقتی زن گرفتیم و بزرگ شدیم و نیاز به مسکن پیدا کردیم، ولی قرآن میگوید: وقتی هم که تو آدم نبودی، مسکن تو را به جای خوبی دادم. «ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فی قَرارٍ مَکین» (مؤمنون/13) آن روزی هم که یک نطفه بودی یک تک سلول و اسپرم بودی، جایگاهت رحم مادر بود. نرم و گرم و امن... حتی گاهی مادر مریض میشود ولی بچه در شکمش سالم میماند. گاهی پرندهها با چوب روی درخت لانه درست میکنند، باد میآید درخت را می شکند ولی لانه متلاشی نمیشود. یعنی چفت و بسط این شاخهها به قدری سفت است، که باد درخت را میاندازد ولی لانه را کار ندارد. گاهی مادر مریض میشود اما بچه در رحم سالم میماند. محلش «فی قَرارٍ مَکین»
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید
درسهایی از قرآن
انواع مدل های روز مانتو شیک ایرانی دخترانه و زنانه
درسهایی از قرآن موضوع: تمثیلات درباره امام زمان علیه السلام
تاریخ آغاز:1393/11/2
تاریخ پایان:1393/11/08
دانلود پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد
داستان آموزنده جدید, بسیار زیبا و جالب
تلاوت آنلاین قرآن توسط قاریان مشهور جهان
پاسخ کلیه مسابقات درسهای از قرآن

ادامه مطلب
تمثیلات درباره امام زمان علیه السلام
تاریخ پخش: 02/11/93بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
به مناسبت ماه ربیعالاول که ماه آغاز امامت امام دوازدهم هست من لابلای حرفهایم مثلهایی راجع به امام زمان زدم. چون از الطافی که خدا به من کرده این است که قدرت تمثیلم بالاست و خیلی از چیزهای مشکل را با یک مثل حل میکنم. خود خدا هم در قرآن زیاد مثل زده است.
مثلهایی که راجع به امام زمان زدم را از نوشتههای ما از کامپیوتر درآوردند و به من دادند و گفتند: شما این مثلها را زدی. این مثلها را هر کدام در جایی به وقتی زدم. اما این مثلها را درآوردند و جزوه کردند و من گفتم این چیز خوبی است برای مردم بگویم.
1- جایگاه تمثیل در قرآن و روایات
در قرآن حدود چهل بار کلمه مثل به کار رفته شده است. در هر چیزی مثل، معقول را ملموس میکند. دور را نزدیک میکند. پیچیده را باز میکند. مثلاً اگر بگویی: دانشمند بیعمل مثل الاغی است که بارش کتاب باشد. همه میفهمند! چیزی نیست که پیچیده باشد. الاغ در همه دنیا هست. کتاب در همه دنیا هست. الاغی که کتاب بارش باشد مثل با سوادی است که به علمش عمل نکند.
معیارها هم همینطور است. مثلاً میگوید: آب کر چند وَجب! هرکسی وجبش باشد، نمیگوید: چند سانتیمتر که حالا بگویی: متر از کجا بیاورم. نماز صبح هنگام طلوع، غروب خورشید، چقدر صورتم را بشویم. نمیگوید: چند سانت در چند سانت! میگوید: از اینجا که مو روییده، هرکسی میداند کجاست. عرضش چقدر است؟ بین شصت و انگشت وسط! چه وقت روزه بگیریم؟ ماه را دیدی، فردا عید است. روزه نگیر، ماه را دیدی ماه رمضان است. «صم للرؤیه و افطر للرؤیه» یعنی ملاکهای اسلام عموماً طبیعی است.
چقدر راه برویم اگر آب نبود حق تیمم داریم؟ میگوید: به اندازه پرتاب دو سنگ، دو سنگ را که پرتاب میکنی، از چهار طرف دو پرتاب، به اندازه دو پرتاب اگر رفتی آب نبود، حق داری تیمم کنی. خیلی مثلهای ملموس... گاهی وقتها آدم یک مثل میزند که اگر فیزیک دان نباشد، نمیفهمد. بعضی مثلها اگر آخوند نباشد نمیفهمد. فقط در دنیای آخوندهاست. بعضی مثلها در دانشگاه مثل است. غیر دانشجو نمیفهمد. مثلهای قرآن طبیعی و فطری است و تاریخ مصرف هم ندارد. میگویند: ما سی سال گناه کردیم چرا قرآن میگوید: «خالِدینَ فیها» (نساء/57) تا ابد بسوزید. ما سی سال گناه کردیم، 50 سال گناه کردیم، چرا میگوید: «خالِدینَ فیها»؟ یک مثل مشکل را حل میکند. شما یک لحظه با چاقو در چشمت بزن تا ابد کور هستی. گناه شما یک ثانیه است. چاقو میزنی، کوری تا آخر عمر است. یعنی میشود انسان با یک لحظه خلاف تا ابد پاگیر شود.
ادامه مطلب