پاسخ سوالات مسابقه درسهایی ازقرآن
پاسخ درسهایی از قرآن با موضوع:گشایشهای الهی، در زندگی اهل ایمان
تاریخ آغاز:1395/3/06
تاریخ پایان:1395/03/12
دوست داری قبل از دیدن پاسخها، متن درسهایی از قرآن این هفته را مطالعه نمایید؟ پس کلیک کن
عضویت در کانال تلگرام:
پاسخ سوالات درسهایی ازقرآن درادامه مطلب...
گشایشهای الهی، در زندگی،، سوال و پاسخ درسهایی از قرآن، ، آیهی 32 سوره نور،، راه خروج از بن بستها، تقوا، میزان سعی و تلاش در دنیا، ملاک پاداش الهی در قیامت، امکان آمرزش همه گناهان، آیه 53 سوره زمر، پاسخ درسهایی از قرآن
تاریخ پخش: 06/03/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
در این نیم ساعت بحثمان این است که اسلام بن بست ندارد. یعنی اگر بفهمیم که درها بسته نیست، دنیا به آخر نرسیده است، شد، شد، نشد، نشد! خیلی فکر نکنیم که حالا اگر این گروه مذاکره کننده، در مذاکراتشان چند بار به آن گروه پنج به اضافه یک گفتند که حالا خیلی هم گردنکلفتی نکنید، دنیا بن بست ندارد. افرادی که مثلاً فکر میکنند باید طلاق بگیرند. فکر میکنند باید خودکشی کنند. فکر میکنند باید به سیگار و شراب پناه ببرند. فکر میکنند که یک حادثهای رخ داده است، در ذوقشان خورده است، پولشان رفته است، جانشان رفته است، حتی آبرویشان رفته است. اینها فکر میکنند که دیگر به آخر خط رسیدهاند. موضوع بحث من این است که دنیا، یعنی اسلام بنبست ندارد. این عنوان بحث ما است.
1- پذیرش توبه از گناهان کوچک و بزرگ
بسم الله الرحمن الرحیم. اسلام بنبست ندارد. راه باز است. برای همه راه باز است. نمونههایی را از قرآن برای شما بگویم.
برای هر گناهی توبه است. حتی کسانی که خدا را رها کردند و به سراغ گوساله رفتند. خیلی بد است. دیگر از این بدتر نمیشود. حضرت موسی بنا بود سی روز برود کوه طور برای مناجات. تورات بیاورد. سی روز که تمام شد، ده روز هم تمدید کردند. گفتند: سی روز چهل روز بشود. در این ده روز یک هنرمند مجسمه ساز به نام سامری بود. طلاها را گرفت و از این طلاها یک گوساله درست کرد. طوری هم درست کرد که اگر باد به او میخورد، مثل این سوتکها و سوتهایی هست که در زمین ورزش، فشار هوا به آن میآید و سوت میزند، این وقتی هوا با فشار وارد گوساله میشد، این ور ور میکرد. «عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ» (طه/88) گفت: «هَـٰذَا إِلَـٰهُکُمْ» اصلاً خدایی که میخواهید، همین گوساله است. «وَإِلَـٰهُ مُوسَىٰ» خدای موسی هم همین گوساله است. عدهای هم رفتند و گوساله پرست شدند که قرآن میگوید: «ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ» (بقره/51) یعنی خدا را... در عین اینکه خدا را رها کردند و رفتند سراغ مجسمه گوساله، قرآن میگوید: «ثُمَّ عَفَوْنَا عَنکُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِکَ» (بقره/52) با اینکه گوساله پرست شدید، باز هم من شما را میبخشم. یعنی چه؟ یعنی بن بست نیست. «إِنَّ اللَّـهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا» (زمر/53)
حتی گاهی وقتها بدیها تبدیل به خوبیها میشود. حتی در قرآن یک آیه داریم که میفرماید: «یُبَدِّلُ اللَّـهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ» (فرقان/70) من این را وقتی میخواهم مثال بزنم، میگویم مثال باغچه! در باغچه آب کثیف فرو میرود و گل بیرون میآید. همان خدایی که سیئات را تبدیل به حسنات میکند. آب کثیف پایین میرود، در خانههای خودمان، در این چاه زباله میرود، چند متریاش آب زلال بیرون میآید. نه فقط خدا «یُبَدِّلُ اللَّـهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ» زمین «یُبَدِّلُ اللَّـهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ» است. بن بست نیست. فکر نکنیم که نه! من دیگر آب از سرم رد شده است. من دیگر آبرویم رفته است. من دیگر در درس خواندن موفق نمیشوم. من دیگر از وقتم گذشته است. همین طور تا به یک کسی میگویی... ما چندهزار نفر داشته باشیم در ایران که از کلاس سوادآموزی به دیپلم رسیدند، دیپلم که چیزی نیست، به لیسانس رسیدند، بالاتر از لیسانس، فوق لیسانس شدند، پزشک شدند. جزء مدرسین حوزهی علمیهی قم شدند، آیت الله شدند. کسی نباید بگوید که از من گذشته است. این کلمهی از من گذشته است را کنار بگذاریم. بن بست نیست.
برای دیدن ادامه مطلب گشایشهای الهی، در زندگی اهل ایمان اینجا را کلیک کنید
پاسخ سوالات مسابقه درسهایی ازقرآن
پاسخ درسهایی از قرآن با موضوع:ارزش دانش و آداب دانش اندوزی(1)
تاریخ آغاز:1394/12/20
تاریخ پایان:1394/12/26
دوست داری قبل از دیدن پاسخها، متن درسهایی از قرآن این هفته را مطالعه نمایید؟ پس کلیک کن
عضویت در کانال تلگرام:
https://telegram.me/joinchat/ChG-eDzGdfTpRz0gSU9qww
پاسخ سوالات درسهایی ازقرآن درادامه مطلب...
ارزش دانش و آداب دانش اندوزی(1)
تاریخ پخش: 20/12/94
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحثها در آخر سال 94 بناست پخش شود. برای اهمیت تعلیم و تعلم، گرچه باید اول مهر بگوییم، ولی اول مهر هم گفتهایم، حالا هم میگویم. پنجاه نکته نوشتهام، که اینها را بگویم. تقاضایم این است که اگر مربی تربیتی، طلبه، معلم، استاد دانشگاه، پای جلسه هستند. اینهایی که به یک نحوی یا استاد و یا شاگرد هستند، حوزههای علمیه! اینها را باید بنر کنند. نه اینکه چون حرف من است. چون حرف خداست. و چون از روایات انتخاب شده است. آدم تذکر داشته باشد. درس را همه میخوانیم. الان دنیا در حال درس خواندن هستند. منتها مشکلات حل نمیشود، مشخص است که در این درسها یک گیر و گوری است. به آن گیر و گورها امروز یک نگاهی کنیم.
1- معلّمی، کار خدا و پیامبران
در اهمیت درس اول اینکه کار خداست. گرچه امام فرمود: معلمی شغل انبیاء است. ولی کار خدا هم هست. چون « الرَّحْمَـٰنُ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ» (رحمان/1و2) کار پیغمبر هم هست. «وَیُعَلِّمُهُمُ» کار جبرئیل هم هست. «عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى» (نجم/5) معلمی کار باارزشی است.
وقتی مردم گفتند: طالوت به درد رهبری نمیخورد. چون مردم از پیغمبرشان یک فرمانده نظامی خواستند، که به رهبری او بجنگند. پیغمبر گفت: «إِنَّ اللَّـهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکًا» (بقره/247) خداوند گفته است طالوت! گفتند:این جیبش خالی است. گفت: لازم نیست که پول داشته باشد. «وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ» یعنی ارزش این که طالوت به درد رهبری میخورد، سوادش است. تمام درجات به علم بستگی دارد. مجتهد ما باید اعلم باشد. یعنی باسوادترین باشد. قاضی باید مجتهد باشد. این ارزش علم است. تنها آیهای که میگوید: برپا! راجع به عالم است. ما نشستهایم، فقط یک جا دستور میدهد: برپا! «انشُزُوا» (مجادله/11) یعنی برپا! چه کسی آمده است؟ «یَرْفَعِ اللَّـهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ» (مجادله/11) «آمَنُوا» مؤمن اگر وارد شد، «أُوتُوا الْعِلْمَ» دانشمند اگر وارد شد، «انشُزُوا» یعنی برپا! خدا دستور داده است، عالم که وارد شد، برخیزید!
خداوند با همهی مردم حرف زده است، «یَا أَیُّهَا النَّاسُ» در قرآن زیاد است. اما بعضی جاها میگوید: «لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ» این تکه را برای باسوادها گفته است. یعنی ارزش علم است.
خداوند ما را که خلق کرد، دربارهی خلق ما به خودش «کَرِیم» گفته است. «مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ» (انفطار/6) اما دربارهی علم که سخن میگوید، میفرماید: «اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ» (علق/3) یعنی وجود انسان را با کرم خودش خلق کرد و آموزش انسان را با اکرمیت خودش خلق کرد. وجود ما با صفت کریم آفریده شد، ولی آموزش ما «اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ»
2- علم آموزی، بدون قید مکان و زمان و ایمان
«العُلَماءَ وَرَثَةُ الأنبِیاءِ» (بحارالانوار،ج1،ص164) شعار خوبی است. علم زمان ندارد. «ز گهواره تا گور دانش بجوی» علم مکان ندارد. «و لو بالثریا، و لو بالصین» نه زمان دارد، نه مکان دارد. شرط ندارد. علم پیدا کنید، حتی از آدم بیدین! در جبهههایی که مسلمانان اسیر میگرفتند، پیغمبر فرمود: هر اسیری که ده مسلمان را باسواد کند، آزادش میکنیم. یعنی حتی آموزش از آدم کافری که با جنگ من آمده است.
حالا یک مشت روایت است که اینها را از کتب مخلتف میخوانم. جلد اول و دوم بحار الانوار دربارهی علم است. من یک تورقی کردم، و کلماتی را از آن استخراج کردم.
مونسی در وحشت! اینکه گفتم بنر شود، اینها است. علم مونسی است در وحشت، رفیقی است در غربت، هم سخنی است در خلوت، حربهای است برای دشمن، زینتی است برای دوست، حیاتی است برای دل، نوری است برای چشم، درجهای است برای قیامت، وسیلهای است برای عبادت و عمل! خیلی از گناهان ما به خاطر جهل است. «عَصَیتُکَ بجَهْلی» در مناجات آمده است. این کار را کردم، نمیدانستم. الان هم در جامعهی ما خیلی از گناهان به خاطر جهل اتفاق میافتد.
تحصیل علم در هر حال واجب است. «فریضه فی کل حال» (روضة الواعظین،ص10) آموزش علم حسنه است، یادگرفتنش عبادت است، مذاکره و گفتگو و مباحثهاش تسبیح است. عملش جهاد است. آموزش علم به دیگران صدقه است. کسی که آماده تحصیل میشود، ثوابش به اندازه کسی است که آماده جبهه میشود.
تا اینجا مربوط به کل علم بود. حالا علم طلبگی را بگویم. یکی دو نکته بگویم. علمی را که انسان به واسطهی آن بتواند باطلی را رد کند و گمراهی را هدایت کند، پاداش چهل سال عبادت را دارد. ارزش علم طلبگی است.
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید
